واقعا نمیدونم دیگه توی این وضعیت درس و کار و گرفتاری وبلاگ نوشتنم چی بود آخه؟
میدونید الان دو راه جلوی پام هست
یا بزنم بشم از این جهانگردها و برم دنیا رو با کوله پشتی بگردم و قید زندگی ساختن و کار پیدا کردن رو بزنم و تشکیل خانواده و این حرفها رو بیخیال
یا اینکه بعد از درسم شغل بگیرم و کار بکنم و خونه بخرم و فکر شوهر و بچه باشم خب گاهی هم برم دنیا گردی
هوووووم
بعله
جفت پیدا کردن و لونه ساختن و بچه داشتن توی خونمونه
فکر کنم خیلی هم خصلت خوبیه
هیچ کدوم از موارد بالا هم بد نیستن هر کدوم کیف خودشو داره
بگذریم
این دی اچ ال هم که گندش رو درآورده
این بسته من کو پس
باز دم کریسمس شد و اینها گیج بازیهاشون شروع شد
من برم مشق بنویسم
آه چایی چه میچسبه الان ( میترا اینو واسه تو گقتم که حرص بخوری)
به به چایی اونم لیوان ترکی
با کلی نقل و قند
چه شود
ها ها ها
میگن نظرتون درمورد این که من واسه هالووین زنبور بشم چیه؟
0 Comments:
Post a Comment
<< Home