Estekannalbeki

Sunday, September 23, 2007

حوالی پنج صبح از گرفتگی پا بیدار میشم...
از زیر پتوی گرمم میام بیرون تا راهی رفته باشم و درد پام رو مثلا خوب بکنم...
هوا سرد شده

پرده اتاقم رو که میزنم کنار ماه نصفه و نیمه اون بالا افتاده...وضعیت ترحم آورش دقیقا مثل وضع پای من میمونه....ها ها

تقریبا اولین باریست که از دیدن ماه لذت نمی برم....


عجیبه؟!

0 Comments:

Post a Comment

<< Home