حوالی پنج صبح از گرفتگی پا بیدار میشم...
از زیر پتوی گرمم میام بیرون تا راهی رفته باشم و درد پام رو مثلا خوب بکنم...
هوا سرد شده
پرده اتاقم رو که میزنم کنار ماه نصفه و نیمه اون بالا افتاده...وضعیت ترحم آورش دقیقا مثل وضع پای من میمونه....ها ها
تقریبا اولین باریست که از دیدن ماه لذت نمی برم....
عجیبه؟!
0 Comments:
Post a Comment
<< Home